شب یلدا

ساخت وبلاگ

امشب شب یلداست. از بعدظهر تا حالا بچه های خوابگاه در تکاپوی آماده سازی واسه امشب بودن. کلی شام میپختن و میوه آماده میکردند و غیره. البته به جز اتاق ما. ما الان تو اتاق سه نفریم. که یکیمونم حساب نمیشه پس میشیم دو نفر. با دو نفرم که نمیشه جشن شب یلدا گرفت. اینکه گفتم یکیمون حساب نمیشه چون یکی از هم اتاقیام یعنی خانوم س یه آدم دلمرده و افسرده ست که همه خوشیارو برا خودش حروم کرده و کلا همیشه فازش منفیه. متاسفانه خیلی وقتاهم متوجه حسودیایی که به من میکنه میشم اما خوب دیگه چاره ای نیست باید تحمل کرد. بیچاره اون کسی که بخواد با این زندگی کنه. بگذریم. بعدا راجع به خلقیاتش بیشتر میگم. اما از خودم بگم ، منکه به هرحال به وقت خودش باید خوش باشم و خوشحال مثل امشب که یلدا بود. بنابراین از غروب با دوستم رفتیم یه کافی شاپ قشنگ که جشن شب یلدا داشتند و کلی خوش گذروندیم. بعدشم که برگشتم خوابگاه خودم تنهایی کلی رقصیدم. به نظر من زندگی رو باید در جریانش قرار گرفت و موقع خوشیا خوش بود. و هرچیزی در جای خودش باشه. باید از زندگی لذت برد. 

+ نوشته شده در  سه شنبه سی ام آذر ۱۳۹۵ساعت 23:28  توسط نازلی  | 
دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 188 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 7:46