ادمها بی لیاقتن

ساخت وبلاگ

خداروشکر امروز که دارم مینویسم اعصابم آرومه و از اون روزایی که درگیر پس دادن خونه بودم چند روز گذشته، همخونه مو کلا بلک کردم و حلالش نمیکنم. اونروزی که به خونه احتیاج داشت صبح خیلی زود عین سگ ولگرد جلو در خونه ظاهر شد، حالا بماند که هی خونه هارو پرسیده بود تا خونه ی مارو پیدا کرده بود. من تو رو درواسی با خانم الف قبول کردم که این بیاد، چون عذاب وجدان داشتم که پولش بمونه و خودش نباشه. خلاصه که گذشت و این دختر وراج شد همخونه ی من. وراجیشو، کثیفیاشو، دروغاشو، مودی بودنشو، حتی بی حیا بودنشو که خیلی آزارم میداد تحمل کردم و با خوشرویی سالو تموم کردم، اما آخر سال که موقع پس دادن خونه شد خودشو نشون داد. نه تنها حضور نداشت بلکه طلبکارم شد، بخاطر ده هزارتومن دلمو شکست. آخه لعنتی تو میلیونی به من ضرر زدی، ۱۰ هزار تومنو میزنی تو صورت من. واقعا خجالت نکشید و اسم ده هزار تومنو آرود در حالی که خودش حدود ۳۰۰ تومن بدون احتساب ماگ و بیسکوییتو چیزای دیگه باید به من میداد. بماند که کل سال از وسایلم مفت و مجانی استفاده کرد. خیلی دلم شکست. من خودم اگه حواسم بود که قصد نداشتم ده هزارتومن از این گدا بخورم حواسم نبود‌. اونروز که اسباب کشی میکردیم نامزد الکیش حتی یه آب معدنی هم براش نگرفت اما نامزد من هرچی برا خودمون می‌گرفت برا اونا هم می‌گرفت میگفت زشته ما بخوریم اونا نگاه کنن‌. نامزدم فقط نزدیک ۱۰۰تومن ریخت تو حلقشون بعد از اینکه کل کارا انجام شد این دختر گدا خودشو بخاطر ده هزارتومن تو چشم من خار کرد. نامزدشم خوب شناختتش.

تازه یه جریان جالبی میخوام در موردش تو پستهای بعدی تعریف کنم که پشماتون بریزه

الهی به حق این شب و این شام غریبان خدا دلشو بشکنه چون من نمیبخشمش

دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 86 تاريخ : شنبه 7 مرداد 1402 ساعت: 20:49